1 |
اى كشيده رداى شب بر سر |
2 |
برخيز و بترسان |
3 |
و پروردگار خود را بزرگ دار |
4 |
و لباس خويشتن را پاك كن |
5 |
و از پليدى دور شو |
6 |
و منت مگذار و فزونى مطلب |
7 |
و براى پروردگارت شكيبايى كن |
8 |
پس چون در صور دميده شود |
9 |
آن روز [چه] روز ناگوارى است |
10 |
بر كافران آسان نيست |
11 |
مرا با آنكه [او را] تنها آفريدم واگذار |
12 |
و دارايى بسيار به او بخشيدم |
13 |
و پسرانى آماده [به خدمت دادم] |
14 |
و برايش [عيش خوش] آماده كردم |
15 |
باز [هم] طمع دارد كه بيفزايم |
16 |
ولى نه زيرا او دشمن آيات ما بود |
17 |
به زودى او را به بالارفتن از گردنه [عذاب] وادار مىكنم |
18 |
آرى [آن دشمن حق] انديشيد و سنجيد |
19 |
كشته بادا چگونه [او] سنجيد |
20 |
[آرى] كشته بادا چگونه [او] سنجيد |
21 |
آنگاه نظر انداخت |
22 |
سپس رو ترش نمود و چهره در هم كشيد |
23 |
آنگاه پشت گردانيد و تكبر ورزيد |
24 |
و گفت اين [قرآن] جز سحرى كه [به برخى] آموختهاند نيست |
25 |
اين غير از سخن بشر نيست |
26 |
زودا كه او را به سقر در آورم |
27 |
و تو چه دانى كه آن سقر چيست |
28 |
نه باقى مىگذارد و نه رها مىكند |
29 |
پوستها را سياه مىگرداند |
30 |
[و] بر آن [دوزخ] نوزده [نگهبان] است |
31 |
و ما موكلان آتش را جز فرشتگان نگردانيديم و شماره آنها را جز آزمايشى براى كسانى كه كافر شدهاند قرار نداديم تا آنان كه اهل كتابند يقين به هم رسانند و ايمان كسانى كه ايمان آوردهاند افزون گردد و آنان كه كتاب به ايشان داده شده و [نيز] مؤمنان به شك نيفتند و تا كسانى كه در دلهايشان بيمارى است و كافران بگويند خدا از اين وصفكردن چه چيزى را اراده كرده است اين گونه خدا هر كه را بخواهد بيراه مىگذارد و هر كه را بخواهد هدايت مى كند و [شماره] سپاهيان پروردگارت را جز او نمىداند و اين [آيات] جز تذكارى براى بشر نيست |
32 |
نه چنين است [كه مىپندارند] سوگند به ماه |
33 |
و سوگند به شامگاه چون پشت كند |
34 |
و سوگند به بامداد چون آشكار شود |
35 |
كه آيات [قرآن] از پديدههاى بزرگ است |
36 |
بشر را هشداردهنده است |
37 |
هر كه از شما را كه بخواهد پيشى جويد يا بازايستد |
38 |
هر كسى در گرو دستاورد خويش است |
39 |
بجز ياران دست راست |
40 |
در ميان باغها از يكديگر مىپرسند |
41 |
درباره مجرمان |
42 |
چه چيز شما را در آتش [سقر] درآورد |
43 |
گويند از نمازگزاران نبوديم |
44 |
و بينوايان را غذا نمىداديم |
45 |
با هرزهدرايان هرزهدرايى مىكرديم |
46 |
و روز جزا را دروغ مىشمرديم |
47 |
تا مرگ ما در رسيد |
48 |
از اين رو شفاعتشفاعتكنندگان به حال آنها سودى نمىبخشد |
49 |
چرا آنها از تذكر روى گردانند |
50 |
گويى گورخرانى رميدهاند |
51 |
كه از مقابل شيرى فرار كردهاند |
52 |
بلكه هر كدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانهاى از سوى خدا براى او فرستاده شود |
53 |
چنين نيست كه آنان مىگويند بلكه آنها از آخرت نمىترسند |
54 |
چنين نيست كه آنها مىگويند آن قرآن يك تذكر و يادآورى است |
55 |
هر كس بخواهد از آن پند مىگيرد |
56 |
و هيچ كس پند نمىگيرد مگر اينكه خدا بخواهد او اهل تقوا و اهل آمرزش است |